کد مطلب:27978 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

روز عَرَفه












در برابر متونی كه بدانها اشارت رفت، متون دیگری وجود دارند كه تصریح می كنند روز نزول آیه اِكمال، روز عرفه و مكان نزول آن، عرفات است. قول پذیرفته شده در میان اهل سنّت، همین است و از چند صحابی نیز نقل شده است؛ ولی اساس آن، همان كلام عمر در پاسخ به سؤال مردی یهودی است، كه در كتب بسیاری از جمله در صحیح البخاری آمده است و ما نیز به آن، اشاره داشتیم.

این قول در برخی احادیث و كتب شیعه نیز آمده است كه اساس آن را دو حدیث امام باقر و امام صادق علیهما السلام تشكیل می دهند:

حدیث اوّل، حدیثی است كه مرحوم ثقة الاسلام كُلینی از ابو جارود نقل كرده است. ابو جارود می گوید:

شنیدم امام باقرعلیه السلام می گوید:خداوند، پنج چیز بر مؤمنانْ واجب كرد؛ چهار چیز را اخذ كردند و یكی را وا نهادند.

گفتم:فدایت شوم! آیا آنها را برای من نام می بری؟

گفت:نماز؛ و مردم نمی دانستند چگونه نماز بخوانند. پس جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت:آنان را از اوقات نماز، آگاه كن. سپس زكات نازل شد و جبرئیل گفت:ای محمّد! همان گونه كه آنان را از نمازشان آگاه كردی، از زكاتشان نیز آگاه كن.

سپس روزه نازل شد و چون روز دهم می شد، پیامبر خدا به روستاهای اطراف، [ پیغام] می فرستاد و آن روز را روزه می گرفتند. پس، ماه رمضانِ میان شعبان و شوّال، نازل شد. سپس حج نازل شد. جبرئیل فرود آمد و گفت:همان گونه كه آنان را از نماز و زكات و روزه شان آگاه كردی، از حجّشان نیز باخبر كن.

سپس ولایت، در روز جمعه و در عرفه نازل شد. خداوندعزوجل نازل كرد:«امروز، دین شما را برایتان كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم» و كمال دین، به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام بود.

و این هنگام بود كه پیامبر خدا گفت:«[ با خود گفتم: ] امّتم، تازه از جاهلیت به در آمده اند و هرگاه آنان را از ولایت پسر عمویم خبر دهم، چنین و چنان می گویند. این را با خود گفتم، نه آن كه بر زبان بیاورم. پس اراده حتمی خدا، راه بر من بست و مرا تهدید كرد كه اگر ابلاغ نكنم، عذابم كند. پس نازل شد:"ای پیامبر! آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است، ابلاغ كن و اگر چنین نكنی، رسالتش را نگزارده ای و خداوند، تو را از مردم حفظ می كند. خداوند، كافران را هدایت نمی كند"».

پیامبر خدا دست علی علیه السلام را گرفت و گفت:«ای مردم! هیچ یك از پیامبران پیشین نبوده، جز آن كه دعوت حق را در پایان عمرش لبیك گفته است. نزدیك است كه من هم فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت كنم. از من سؤال می شود و از شما هم سؤال می شود؛ پس چه می گویید؟».

گفتند:گواهی می دهیم كه [ پیام الهی را] رساندی و خیرخواهی كردی و آنچه را بر گردنت بود، ادا كردی. خدا برترین پاداشی را كه به فرستادگانش داده، به تو بدهد! پس، پیامبرصلی الله علیه وآله گفت:«خدایا! گواه باش». سپس گفت:«ای گروه مسلمانان! حاضر به غایب برسانَد».[1].

حدیث دوم، حدیثی است كه عیّاشی از محمّد خزاعی، از امام صادق علیه السلام نقل كرده است. امام صادق علیه السلام می فرماید:

چون پیامبر خدا روز جمعه به عرفات رسید، جبرئیل علیه السلام نزدش آمد و گفت:ای محمّد! خداوند، سلامت می رساند و می گوید:«به امّتت بگو:با ولایت علی بن ابی طالب، "امروز، دینتان را برایتان كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم" و پس از این، چیز دیگری بر شما نازل نمی كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و این، پنجمی است و آن چهار چیز را جز با این نمی پذیرم».[2].

اكنون باید دید كه آیا میان این دو دسته از متون، تعارضی غیر قابل علاج وجود دارد كه در این صورت حتماً یك دسته باید رد شود، یا آن كه قابل جمع اند.

به نظر می رسد كه مقتضای دقّت و تأمّل، آن است كه این دو دسته از متون، نه تنها با هم تعارض اساسی ندارند، بلكه به عكس، در اساس، مؤیّد و مكمّل یكدیگرند. توضیحْ این كه - همان طور كه علّامه طباطبایی فرموده است - تدبّر در دو آیه:«ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر چنین نكنی، رسالتش را نگزارده ای...» و «امروز، دینتان را برایتان كامل كردم...» و نیز تدبّر در احادیث فریقین و روایات متواتر غدیر، همراه با تحلیل اوضاع داخلی جامعه اسلامی در اواخر عهد پیامبرصلی الله علیه وآله و كاوش دقیق آن، برای انسان، یقین می آورد كه «امر به ولایت»، چند روز پیش از روز غدیر، نازل شده بوده است.

از سوی دیگر، پیامبرصلی الله علیه وآله بیم آن داشت كه با اظهار آن، مردم نپذیرند و یا به او سوء قصد كنند و در نتیجه، اختلالی در امر تبلیغ دین پدید آید. پس، ابلاغ آن را به تأخیر انداخت و امروز و فردا كرد، تا آن كه آیه:«ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ كن..» نازل شد و مهلتی باقی نگذارْد.[3].

در واقع، تاریخ صدور حكم انتصاب امام علی علیه السلام از سوی خداوند متعال برای رهبری امّت پس از پیغمبر اسلام، با تاریخ ابلاغ آن، نُه روز فاصله داشت. حكم ولایت امام علیه السلام، در روز عرفه و در عرفات صادر شد؛ امّا پیامبرصلی الله علیه وآله به دلایلی كه بدانها اشارت رفت، ابلاغ این حكم را تا غدیر خُم، تأخیر انداخت.

بنا بر این، متونی كه بر نازل شدن آیه اكمال در روز عرفه دلالت دارند، ناظر به تاریخ صدور حكم ولایت و نصوصی كه بر نازل شدن آیه اكمال در روز غدیر خم دلالت دارند، ناظر به تاریخ ابلاغ حكم ولایت هستند و بدین سان، تعبیر نزول در هر دو دسته از متون، صحیح و بلكه متعارف است.









    1. الكافی:6/290/1، تفسیر العیّاشی:154/333/1، شرح الأخبار:582/273/2.
    2. تفسیر العیّاشی:21/293/1.
    3. المیزان فی تفسیر القرآن:196/5.